محمود وحدت : آيا مطمئن نيستيد که ايده جديد شما در کسب وکار موفقيت آميز خواهد بود يا خير؟ در اينجا شش روش براي آزمودن ايده مورد نظرتان ارائه مي شود:
    
    
    واقعيت را بپذيريم
    اغلب کسب وکارهاي کوچک ظرف 5 سال از زمان شروع شکست مي خورند. کسب وکارها به دلايل زيادي با شکست مواجه مي شوند از جمله عدم مهارت و توانايي صاحب کسب وکار يا نداشتن مشتري کافي براي کالايا خدمات ارائه شده. به عبارت ديگر، بعضا صاحبان کسب و کار استراتژي خود را بر اين مبنا بنا مي نهند که «وقتي کسب وکار ايجاد شود، مشتري خواهد آمد»؛ اما متاسفانه مشتري هرگز نمي آيد. اخيرا تحقيقي از طرف موسسه بلک باکس سيد انجام شده است که نشان مي دهد بسياري از کسب وکارهاي نو به اين خاطر شکست خورده اند که به جاي تمرکز بر مشتريان بالقوه، بر محصول تاکيد داشته اند.
    اما جاي اميدواري هست که روش هايي براي کارآفرينان وجود دارد که از طريق آن مي توان با انجام تحقيقات بازار، تقاضاي بالقوه براي محصول يا خدماتتان را بدون صرف هزينه زياد مورد ارزيابي قرار داد.
    
    پرسش سوالات درست
    ويکتور کوئگير به عنوان مشاور بازرگاني، سخنران کسب و کار انگيزشي و نويسنده مجموعه «کسب وکاري که مي توانيد شروع کنيد: تشخيص بهترين فرصت ها در شرايط رکود اقتصادي» معتقد است، به عنوان اولين قدم براي اندازه گيري پتانسيل بازار براي محصول يا خدماتتان، در ابتدا بايد از خودتان چند سوال بپرسيد. طبق نظر کوئگير، برخي از اين سوالات به شرح زير هستند:
    • آيا محصول يا خدماتي که در ذهن من است نياز بازار را مرتفع خواهد کرد؟
    • مشتريان بالقوه من چه کساني هستند و آنها را از کجا مي توان يافت؟
    • رقباي من چه کساني هستند؟ آيا رقيب مستقيم هستند يا غيرمستقيم؟ محلي هستند يا ملي يا بين المللي؟
    • وجه تمايز محصول من نسبت به آنچه توسط رقبا عرضه مي شود چيست؟
    • آيا اين محصول در صورت تغيير سليقه بازار دوام خواهد آورد و آيا قبل از آنکه چرخه عمر محصول تمام شود، داراي مزيت رقابتي هست؟
    • آيا قوانين کشور اجازه انجام چنين فعاليتي را مي دهد؟
    • مصرف کننده ها محصول مرا با چه قيمتي مي خرند و آيا اصلاامکان کسب سود براي من وجود دارد؟
    
    تحقيق از طريق موتورهاي جست وجو
    هرچند ممکن است لازم به يادآوري نباشد، اما استفاده از گوگل و ساير موتورهاي جست وجو يک روش موثر براي اندازه گيري ظرفيت بازار براي ايده شما و همچنين اطلاع از وضعيت رقبا به حساب مي آيد. جسو واکر، به عنوان يک کارآفرين موفق و مديرعامل شرکت آلتيمت، ايمرجنس مي گويد: «شايد باورش سخت باشد، اما شما به راحتي با جست وجوي يک کلمه کليدي در گوگل يا هر نرم افزار بازاريابي مشهور ديگري مثل سامورايي يا مجيک بالت مي توانيد بفهميد که آيا براي ايده شما مشتري هست يا خير». وقتي نتايج جست وجوي آن کلمه در مقابل شما قرار گرفت، روي آن کليک کنيد و به ستون سمت راست صفحه توجه نماييد که نشانگر تبليغاتي در رابطه با آن موضوع است که براي آن هزينه پرداخت شده است.
    و اگر اضافه مي کند «روي آنها کليک کنيد و ببينيد چه چيزي ارائه مي دهند. اگر موردي يافتيد، آن مورد همان رقيبي است که با آن روبه رو خواهيد شد. اگر به صفحه جست وجو يا نتايج آن کلمه برگرديد و ببينيد تعداد مراجعه به اين کلمه در روز و در هفته چقدر بوده است، در خواهيد يافت که آيا مي توانيد حداقل يک يا دو درصد از سهم بازار را به دست آوريد يا خير؟»
    فيدبک دريافت کنيد
    دريافت فيدبک مستقيم از طريق تحقيق يا مصاحبه براي جمع آوري اطلاعات، يکي ديگر از روش هاي موثر براي اندازه گيري تقاضا يا جذابيت محصول يا خدمات به حساب مي آيد. طبق نظر ايان آنوويچ، به عنوان مديرعامل و رييس سايت
    GovernmentAuctions.org (سايتي که درباره مزايده اموال دولتي در تمام کشور اطلاعات در اختيار متقاضيان قرار مي دهد)، «آسان ترين راه براي آزمودن يک ايده جديد کسب و کار اين است که ابتدا براي آن ايده، نظرسنجي جمعي صورت پذيرد. نظرات گروه بزرگي از افراد را که مطمئن هستيد عقايدشان واقع بينانه و مفيد است را جويا شويد. نظرسنجي جمعي، سريع و آسان است و مي توانيد به راحتي از آن نقدهاي سازنده مثبت و منفي دريافت کنيد». براي انجام اين کار مي توانيد از تعداد زيادي از ابزارهاي اينترنتي استفاده کنيد که راه را براي شما باز مي کند تا از نظرات يک جمعيت مجازي با کمترين هزينه آگاه شويد.
    نمونه هاي آن عبارتند از: UserTesting UsabilityHub،CrazyEgg و Ask Your Target Market.
    طبق نظر ديويد سيچارلي، مديرعامل سايت Voices.com، مي توانيد يک ويدئو تهيه کنيد و در آن از يک فرد حرفه اي بخواهيد ويژگي ها و مزاياي محصول يا خدمات شما را نقل کند. سپس آن را در YouTube بگذاريد و پاسخ ها و کامنت هاي مربوط به آن را چک کنيد.
    اگر ايده شما، توليد يک محصول جديد است، بايد آن را به يک کمپاني توسعه محصول مثل Edison Nation بسپاريد که در آن، ايده شما را با کمترين هزينه بر مبناي پتانسيلي که در بازار براي آن وجود دارد مورد ارزيابي قرار مي دهند.
    به عقيده لولو سيدرمن، موسس جيپسي وينگ مديا که يک موسسه تبليغات مجازي در لس آنجلس است، انجام تحقيق از کساني که قبلاآنها را مي شناسيد اشتباه است؛ چرا که آنها نمي توانند موضوع را هدفمند ببينند.
    انجام فروش، هر چه که باشد
    در حالي که صرف وقت در مقابل کامپيوتر براي جست وجو و جمع آوري اطلاعات مي تواند در مشخص كردن پتانسيل محصول يا خدمات شما مفيد باشد، اما اين واقعيت نيز وجود دارد که با ارزش ترين فيدبکي که مي توان دريافت کرد اين است که آيا يک شخص، بدون در نظر گرفتن آنچه مي گويد، واقعا حاضر است براي آن محصول پول پرداخت کند؟ مت فرگوسن، رييس و مديرعامل شرکت پروگريسو هلث اينوويشن، مي گويد: «جالب است که تعداد زيادي از افراد، سال ها وقت و صدها هزار دلار را براي موضوعاتي صرف مي کنند که مردم «واقعا دوست دارند» بدون اينکه از آنها بپرسند «آيا حاضرند آن را بخرند؟»
    پس بهترين راه براي دريافت چنين فيدبکي اين است که ابتدا يک مدل اوليه از محصول يا خدمات خود ارائه دهيد حتي اگر شده به ساده ترين شکل ممکن که بتوانيد آن را به خرده فروشان، توزيع کنندگان يا حتي بازديدکننده هاي نمايشگاه هاي صنعتي بفروشيد. او مي گويد: «من فهميده ام که هيچ روش قطعي براي اندازه گيري ميزان موفقيت يک محصول وجود ندارد؛ مگر آنکه انسان از پيله خود خارج شود و شروع به انجام آن نمايد».
    به اين منظور يک اصطلاح نام گذاري شده است که به آن محصول حداقلي يا MVP مي گويند که اولين بار توسط کارآفرين و وبلاگ نويس مشهور اريک ريس مطرح شد. محصول حداقلي يعني به عنوان مثال، مشتريان در يک وب سايت عملابتوانند محصول شما را قبل از آنکه وجود خارجي داشته باشد خريداري نمايند. در اين صورت، پتانسيل بازار مشخص خواهد بود. اسکات ياتز نيز به همين روش ايده اي را که براي شرکت جديدش BlogMutt.com که سايتي است براي شرکت ها وبلاگ تهيه مي کند، اجرا نمود. او مي گويد: «وقتي ديديم شرکت هايي واقعا حاضرند حتي قبل از آنکه ما يک سايت واقعي داشته باشيم، 79 دلار نقدا براي اين خدمات پرداخت کنند، آن زمان متوجه شديم که کارمان به نتيجه مي رسد».
    به طور مشابه، مي توانيد محصول يا خدمات خود را به سايتي مثل Kickstarter.com ارسال کنيد و در آنجا از مردم بخواهيد که وجهي را براي حمايت از شما به عنوان پيش پرداخت واريز نمايند. مثال بزرگي که در اين رابطه وجود دارد، خالق بند ساعت تيک تاک براي سوار شدن روي آي پاد نانو بود. او 942،978 دلار از مشترياني دريافت کرد که ايده محصول او را از قبل سفارش داده بودند.
    
    انجام عملي کار
    جان شولته، رييس و مديرعامل «نشنال ميل اوردر آسوشيشن» معتقد است که اين يک حقيقت است که سرانجام، جست وجو فقط مي تواند به شما دورنما ارائه دهد. او مي گويد: «شايد هيچ کس با من موافق نباشد، ولي من دريافته ام که هيچ روش قطعي براي اندازه گيري موفقيت يک محصول وجود ندارد، مگر آنکه از پيله خود خارج شويد و شروع به انجام آن کار نماييد». او مي افزايد: «در بسياري از مواقع، ممکن است زمان زيادي را براي جست وجوي يک موضوع اختصاص دهيد.»