استراتژی آغاز بازار
چرخه کارآفرینی:
بعضی اوقات گفته میشود که کارآفرینی مانند رانندگی سریع، روی یک جاده یخ زده است. ترجیح میدهیم که کارآفرینی را کمخطرتر و روشمندتر بیان کنیم. کارآفرینی یک فرآیند حل مساله مداوم است، درست مانند چیدن یک پازل بزرگ. در گذاشتن قطعه اول پازل گیج میشویم، راه را نمیدانیم و مسیر به خوبی قابل تشخیص نیست. تمام فعالیتهای کارآفرینانه از یک فرآیند پیروی نمیکنند، اما تحقیقات نشان میدهد مراحلی که ارائه میکنیم، در اکثر کسبوکارهای روبه رشد به چشم میخورد. اندازه، سوددهی، تعهد، پیچیدگی، مقیاس، ساختار سازمانی، کاهش ریسک، افزودن ارزش و درگیری کمتر مؤسس در هر مرحله وجود دارد. ما بر این باوریم که با دانستن و درک این مراحل کارآفرینان، مدیران کسبوکار، سرمایهگذاران و مشاوران قادر خواهند بود که تصمیمات آگاهانهتر بگیرند و بیشتر آنان خودشان را برای چالشهای پیش رو آماده میسازند. هفت مرحله چرخه عمر کارآفرینی به شرح زیر است.
تشخیص فرصت:
دوره شکلگیری با عنوان «قبل از آغاز»
مورد تحلیل واقع میشود. این مرحله به زمان قابل توجهی نیاز دارد که از یک
ماه تا ۱۰ سال متغیر است. در این مرحله تحقیق و درک ابعاد فرصت و مفهوم آن و
تعیین اینکه آیا این فرصت مناسب است یا خیر از اهمیت زیادی برخوردار است.
اشخاصی که قصد ایجاد یک کسبوکار را دارند باید از درون به کنکاش خود
بپردازند تا بدانند که آیا آمادگی کارآفرینی را دارند؟ بیشتر مردم از جمله
مخترعان معمولا از این مرحله عقبنشینی نمیکنند و امکان کارآفرینی را
بررسی میکنند.
تمرکز روی فرصت مورد نظر: این مرحله برای کارآفرینان اهمیت زیادی دارد. این
مرحله، مرحله شک و تردید است که آنان ایدههای مختلفی را در ذهن دارند و
نمیدانند کدامیک را برگزینند. «Evgene Kleine» یکی از سرمایهگذاران
خطرپذیر میگوید: «تمرکز بر یک فرصت بسیار مهم است. ممکن است بعدها این
امکان وجود داشته باشد که شاخههای دیگری از کسبوکار را نیز ایجاد کرد اما
فاز نخست در یک شرکت باید روی یک فعالیت خاص متمرکز شود» بهتر است اهداف
کسبوکار خود را تعیین کنید زیرا ممکن است اشخاص مختلف روی یک فرصت واحد
سرمایهگذاری کنند ولی به نتایج متناقضی برسند.
تعهد:
بیشتر کارآفرینان، تشکیل کسبوکار و ترک شغل روزانه خود را تعهد به کسبوکار جدید میدانند. ولی این مرحله، در حقیقت باید با تهیه طرح تجاری آغاز شود. تفاوت بسیاری میان تشریح یک فرصت و تحقیق و نوشتن یک طرح تجاری (طرح کسبوکار) وجود دارد. نوشتن یک طرح موثر تجاری نیازمند سطح جدیدی از درک و معلومات و همچنین تعهد بسیار است. این فرآیند بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ ساعت زمان میبرد بنابراین اگر بعد از ظهرها و تعطیلات آخر هفته را نیز کار کنید این مرحله میتواند به سه تا ۱۲ ماه تقلیل یابد. اشتباهی که کارآفرینان مرتکب میشوند آن است که طرح تجاری را نادیده میگیرند و سپس دیگر منابع را جمعآوری میکنند، ایده مورد نظر را آغاز میکنند و سپس پیگیری کرده و تلاش میکنند نقطه تمرکز فعالیت مورد نظر برای تبدیل ایده به یک کسبوکار تجاری را تعیین کنند.
ورود به بازار:
سوددهی و موفقیت، تعیینکننده این مرحله
است. فرض کنید کارآفرین کسبوکار کوچکی را با سازمانی ساده ایجاد کرده است،
منابع مورد نیاز خود را با توجه به طرح تجاریاش تخصیص داده و نخستین فروش
محصولاتش نیز انجام شده است. چیزی که موفقیت کسبوکار را در همان مراحل
اولیه تعیین میکند این است: اگر مدل کسبوکار سودده باشد، اهداف معقولی در
نظر گرفته شده باشد و کسبوکار در راه کسب سلامت اقتصادی پیش برود،
کارآفرین میتواند در این مرحله به رشد کسبوکار خود یا کوچک ماندن این
کسبوکار به حدی که با سرمایه شخصی قابل تامین باشد، فکر کند.
راهاندازی کامل و رشد: در این مرحله، کارآفرین باید یک راهکار خاص با
بیشترین میزان رشد را انتخاب کند. کارآفرین در این مرحله و هنگام بررسی
راههای ممکن، ترجیح میدهد که کسبوکار مورد نظرش کوچک بماند و هیچگاه از
این مرحله نمیگذرد و تنها مالک کسبوکار باقی میماند یا ممکن است این
ایده جدید در حد یک کسبوکار و فعالیت ساده بماند که البته تمام ایدههای
جدید نمیتواند یا این ظرفیت را ندارد که تبدیل به شرکتهای بزرگ شود.
دلایل رشد نکردن سریع ممکن است این باشد که فضای کافی در بازار برای رشد
وجود نداشته یا محصولات و سیستمهای مدیریت مورد نظر مقیاس خاصی نداشته
باشد یا اینکه این رشد سریع برای مدیریت چالش بزرگی ایجاد کند که نتواند از
عهده آن برآید.
بلوغ و توسعه:
اکنون کسبوکار شما تبدیل به رهبر بازار شده است. در این حالت رشد یک کسبوکار، در حقیقت گسترش طبیعی یک ایده خوب از طریق روشهای حرفهای مدیریتی خواهد بود. این گروه حرفهای مدیریتی، استراتژی رشد این ایده را از طریق توسعه در سطح جهانی، اخذ تسهیلات یا ادغام شدن با دیگر شرکتها پیادهسازی میکند که از این طریق نقدینگی افزایش و کمبودها رفع میشود.
ارزش:
مرحله آخر مرحله بهرهبرداری از نتیجه کار است. در این مرحله ارزش ایجاد شده در مراحل قبلی توسط ارزیابی خروجی کار مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. متاسفانه بیشتر ادبیات کارآفرینی بر مراحل قبلی تاکید دارد و توجه کمی به خروجی کار معطوف شده است. از روی تجربه میدانیم که خروج موفق از یک کسب وکار عامل مهمی در چرخه عمر کارآفرینی است، چه برای کارآفرین و چه برای فردی که سرمایهگذاری کرده است. مهمترین چالش یک کسبوکار جدید این است که کارها در جای خود انجام شود. دانستن اینکه چه کار باید کرد و در چه مرحلهای، بسیار مهم است. بویژه اینکه کارآفرین زمان و منابع محدودی دارد. کریگ. دبلیو جانسون، رئیس گروه «Venture Law»، در جایی گفته است که ایجاد یک شرکت بیشتر شبیه به موشک هوا کردن است. اگر به هنگام پرتاب موشک شما فقط به اندازه کمتر از یک درجه خطا داشته باشید ممکن است هزاران مایل از مسیر منحرف شوید. درک چرخه عمر کارآفرینی به کارآفرین کمک میکند که در مسیر صحیح پیش برود و موفق شود.