ارتباط غیر کلامی درمذاکرات تجاری



محمود وحدت : نظریه بردویسل (Birdwhistell)در تصدیق نقش حساس ارتباط غیر کلامی:«هر شخص عادی عملا روزانه 10 تا 11 دقیقه صحبت می کند و هر جمله او به طور متوسط 5/2 ثانیه طول می کشد »او تخمین می زند در یک برخورد دو نفره معمولی 3/1 معانی اجتماعی از طریق مؤلفه های کلامی و 3/2 مابقی از طریق کانالهای غیر کلامی منتقل می شوند. پس بخش اعظمی از اطلاعات از طریق کانال غیر کلامی رو و بدل می شود.

ارتباط غیر کلامی چیست ؟
لوروهاچسن (Laver Huthson)1972، به تمایزات دو گانه اشاره دارند شامل:کلامی و غیر کلامی، صوتی و غیر صوتی.صوتی شامل تمامی جنبه های گفتار، یعنی زبان و ابزارهای کلامی همراه آن است مثلاً تن صدا، سرعت و تکیه صدا و...در حالیکه رفتار غیر صوتی (غیر کلامی) به سایر فعالیتهایی گفته می شود که کارکرد ارتباطی دارند مثل حالتهای چهره، ژست ها و حرکات بدنی منظور لوروهاچسن از رفتار کلامی، فقط کلمات یا زبان است، در حالیکه رفتارهای غیر کلامی شامل رفتارهای صوتی و غیر صوتی هستند مانند حرکات بدنی و صورت و سر.
نکته: پیش از آنکه لب به سخن بگشاییم، ظاهر ما اطلاعات زیادی را درباره سن، جنس، شغل، پایگاه (وقتی لباس خاصی بر تن داریم) و شخصیت در اختیار طرف مقابل می گذارد.
فواید رفتارهای غیر کلامی:
1- ارتباط غیر کلامی می تواندبه طور کامل جایگزین و یا مکمل گفتار شود مثل کر و لال یا غواص ها یا بازیگران پانتومیم.
2-حالات عاطفی را می رسانند مانند کوبیدن پا به زمین به هنگام عصبانیت و یا لبخند زدن هنگام خوشحالی رفتارهایی از قبیل سرخ شدن، عرق کردن، لرزیدن و تنش رفتارهای خود انگیخته و غیر قابل کنترل هستند.
3-به ترسیم و توصیف محتوی پیامها کمک می کنند مثل حرکات و ژست ها.
4-به عنوان یکی از اجزای جدا نشدنی فرآیند ارتباط،‌تاکید ما را بر بخش های کلامی می افزاید مثل تاکید بر بعضی کلمات و یا مکث در بین سخنان و تغییر تن و سرعت صدا.
5-به تنظیم جریان ارتباط سخنگو و شنونده کمک می کند مثل تعویض نوبت گفتگو بدون گفتن آن
6- با فراهم آوردن فیدبک برای تعامل کنندگان به شروع و حفظ ارتباط کمک می کند.
7- از طریق تعریف ضمنی روابط، تاثیر قابل توجهی بر دیگران می نهد مثل صدای بلند یا نشستن در راس میز و نگاههای طولانی.
8- به ما کمک میکنند تا بفهیم در موقعیتهای مختلف اجتماعی باید چه رفتارهایی انجام دهیم.
رفتارهای غیر کلامی سلطه:صدای بلند، زیاد صحبت کردن، قرار گرفتن در مرکز اتاق، ایستادن بر روی سکو، نشستن در راس میز،‌انتخاب صندلی با ابهت،‌قطع کردن صدای دیگران،‌نگاه کردن بطرف مقابل در حین صحبت و استفاده از نگاههای طولانی.
جنبه های رفتار غیر کلامی که کارکرد ارتباطی دارند:
1- تماس جسمی
2-حرکات (یا زبان بدنی)
3-مجاورتها (با فضایابی میان فردی)
4-خصایص ظاهری
5-عوامل محیطی
6-پیرازبان (بخش صوتی گفتار مثلا زیرو بمی، بلندی و سکوت)
1-تماس جسمی لمس کردن:هسلین (1974)غیر صمیمانه ترین تا صمیمانه ترین کارکردهای لمس کردن را به صورت زیر دسته بندی می کند:کارکردی /حرفه ای، اجتماعی /مؤدبانه، دوستانه /گرم، عشقی /صمیمانه، و برانگیختگی جنسی
2-حرکات (با زبان بدنی)1-ژست ها 2-حرکات اندامهای بدن 3-تکان دادن سر 4-حالتهای چهره 5-نگاههای خیره 6-وضعیت بدن (ایستاده –نشسته –چمباتمه و دراز کش)
3-مجاورتها:منظور از مجاورتها،‌تاثیر فضا بر رفتار است. سه جنبه فضا بر فرایند ارتباط تاثیر می گذارد:قلمرو یابی، مجاورت، جهت گیری
الف) قلمرو یابی: رفتار فضایی، آن رفتارهایی است که در رابطه با «قلمرو» ایجاد آن، تجاوز به آن و دفاع از آن انجام می دهیم
ب)مجاورت: وضعیت افراد نسبت به یکدیگر یا همان فاصله میان فردی افراد از یکدیگر است در حالت ایستاده بر عکس نشسته به یکدیگر نزدیکتر می شویم.
چهار منطقه برای مجاورت تعریف شده است:
منطقه صمیمی:کسانیکه با هم روابطی صمیمی دارند در هنگام تعامل فاصله حدود 18 اینچ می گیرند
منطقه شخصی:کسانیکه روابط شخصی نزدیکی دارند در هنگام تعامل فاصله ای حدود 18 اینچ تا 4 فوت را رعایت می کنند.
منطقه اجتماعی /مشورتی:متخصصان در هنگام تعامل با دیگران فاصله ای حدود 9 تا 12فوت را رعایت می کنند و غالبا از پشت میز تعامل بر قرار می کنند.
منطقه عمومی: سخنرانان معمولا با شنودگان حدود 12 فوت یا بیشتر فاصله می گیرند.
ج)جهت گیری:این جنبه رفتار غیر کلامی با توجه به مجاورت بررسی می شود زیرا افراد نه تنها فاصله میان فردی ایجاد می کنند بلکه زاویه آنان نسبت به یکدیگر نیز بر ارتباط آنها تاثیر می گذارد منظور از جهت گیری وضعیت کل بدن است، نه صرفا سر و چشم ها رودررو ایستادن با فاصله بیشتر و با زاویه ایستادن با فاصله کمتری همراه است.
4-خصوصیات فیزیکی:پیش از شناخت طرف مقابل یا سنجش صحبت های او، ظاهر جسمانی افراد ملاک قضاوتها قرار می گیرد.در جامعه ما اهمیت زیادی به جذابیت داده می شود، طوری که گاهی برای نشان دادن شغل، پایگاه، یا شخصیت خود، ظاهرمان را دستکاری می کنیم.مثل استفاده کلاه گیس، لوازم آرایشی، عطر و کفش های پاشنه بلند و...
5-عوامل محیطی:محیطها بر نوع تعاملات ما اثر می گذارند.نوع آرایش محیط (مثلا سبک معماری مدرن یا کلاسیک)،تزئینات داخلی، رنگها، صدا و غیره تاثر زیادی بر ارتباطات ما می گذارند.
6-پیرازبان: پیرازبان یعنی هر آنچه که پس از کنار گذاشتن محتوای کلامی در گفتار باقی می ماند.اگر بخواهیم قالبی از زبان ارائه دهیم باید بگوئیم زبان یعنی آنچه گفته می شود.پیرازبان به نحوه بیان این گفته ها اطلاق می شود و می تواند ما را فریب دهد، زیرا معمولاً این نحوه گفتار است که معنای گفته ها را تعیین می کند ابزارهای پیرازبانی همچون ریتم گفتار،تاکیدها،‌سرعت گفتار، زیر و بمی صدا، بلندی صدا،سکوت و مکث را می توان ذکر کرد.

نابود‌کننده‌های خلاقیت در سازمان‌ها


محمود وحدت : در این مقاله سعی شده است موانع موجود در مسیر معرفی ایده های نوآورانه و به ثمر رسیدن آنها، به طور خلاصه مورد بررسی قرار گیرند.

در دنیایی که پیشرفت تکنولوژیک و صنعتی به عنوان مهم ترین وسیله رقابت برای آسایش و آرامش زندگی بشری مطرح است، شرکت ها و سازمان های پیشتاز نیز از این موضوع غافل نبوده و برای رسیدن به پیشرفت اقتصادی، در شکار محصولات و تکنولوژی های جدید هستند تا بتوانند خدمات و یا محصولاتشان را از طریق نوآوری، جایگزین محصولات یا خدمات گذشته کنند.

به گفته آرتور شوپن هاور فیلسوف برجسته آلمانی، مسئله تا هنگام شناخته شدن، ۳ مرحله زیر را پشت سر می گذارد:

▪ در نگاه اول مسخره به نظر می رسد

▪ برای حل آن کوشش می شود

▪ بدیهی و واضح می شود!

عوامل مؤثر بر خلاقیت: خلاقیت فردی، هنگامی به اوج خود می رسد که افراد توسط تعهد درونی، چالش پذیری، رضایت شغلی و مکانیزم های خود کنترلی و خودنظمی، تحریک شوند. پژوهش ها نشان می دهند که عوامل فردی به طور مستقیم و عوامل سازمانی به طور غیرمستقیم بر خلاقیت مؤثر هستند. در نتیجه، سازمان ها باید برای بروز و ارتقای خلاقیت، شرایط و زمینه های زیر را فراهم آورند:

● شرایط سازمانی

۱ . ساختار سازمانی ارگانیک: یعنی دادن آزادی کافی به افراد در اتخاذ و اجرای تصمیمات مرتبط با کارشان تا بتوانند استعدادهای بالقوه خود را به فعلیت برسانند، داشتن شرح وظایف کلی و منعطف، داشتن وظایف متنوع و غیرتکراری، قدرت مبتنی بر خبرگی و شایستگی فردی، وجود حداقل قوانین و مقررات در محل کار.

جو سازمانی: جو سازمانی می بایستی به نحوی باشد که منابع مالی (تجهیزات و امکانات مورد نیاز انجام وظایف در اختیار کارکنان باشد) و فرصت کافی برای انجام وظایفشان در اختیار داشته باشند، در بیان نظرات مختلف خود، احساس امنیت کنند؛ بتوانند به صورت آزاد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند؛ شایعه پراکنی بین آنها به حداقل برسد؛ شرایطی ایجاد شود که در آن افراد عمیقاً به فعالیت های سازمان متعهد و علاقه مند شوند و با شوق اشتیاق در محل کار حاضر شوند.

سیستم پاداش: می بایستی به گونه ای باشد که افراد به واسطه عملکرد مناسب، مورد تحسین و تقدیر قرار گیرند؛ بتوانند روی کارها و ایده های مورد علاقه خود فعالیت کنند؛ به واسطه داشتن نقش بیشتر در پیشبرد فعالیت های گروهی، پاداش بیشتری دریافت کنند؛ بر اساس میزان عملکرد در سعی و تلاشی که می کنند، پاداش دریافت کنند؛ به واسطه ارائه ایده ها و عملیاتی کردن آنها مورد تشویق و حمایت قرار گیرند؛ معیارهای پرداخت اعم از حقوق، دستمزد، پاداش و ... در سازمان عادلانه باشد و پاداش افراد متناسب شرایط شغلی آنها باشد.

سبک رهبری: نوع رهبری می بایستی مشارکتی و حمایتی باشد. یعنی مشارکت دادن افراد در تعیین اهداف و تصمیماتی که بر سرنوشت آنها تأثیر می گذارد، شناسایی و حل مسائل با همکاری و همفکری کارکنان، تشویق کارکنان به همکاری با یکدیگر و فراهم کردن شرایط ابراز ایده برای افراد.

● شرایط گروهی

۱ . سیستم ارتباطات گروه: دسترسی سریع و آسان اعضا به اطلاعات درون سازمانی و برون سازمانی مورد نیاز، برقراری ارتباط میان افراد گروه یا بین افراد با سایر گروه ها و همچنین با افراد در سطوح بالاتر یا پایین تر در سازمان، طراحی محل کار به نحوی که تسهیل کننده ارتباط میان افراد و همچنین با سایر افراد گروه های سازمان باشد، حمایت از انتشار مقالات و نتایج پژوهش ها و دادن فرصت مطالعاتی به افراد.

۲ . انسجام گروه: افراد گروه دارای هدف و چشم انداز مشترک و علاقه مند به آن باشند، سطح توانایی افراد نزدیک به هم باشد، وجود صداقت و راستی میان افراد.

۳ . تنوع گروه: افراد دارای فرهنگ ها و قومیت های مختلفی باشند، افراد گروه متشکل از زن و مرد باشد، افراد دارای تخصص های علمی مختلفی باشند.

● شرایط فردی

فراهم کردن شرایط فردی، با مشخصه های زیر باعث افزایش خلاقیت در سازمان می شود:

استقلال یعنی علاقه مندی به آزادی در انجام کارها (انتخاب نوع کار و نحوه زمان انجام آن)، نداشتن ترس و نگرانی از شکست ها و دادن فرصت یادگیری به افراد به منظور افزایش ریسک پذیری آنها. سازمان می بایستی شرایطی فراهم کند تا افراد، اعتماد عمیق به توانایی ها و مهارت های خویش، در انجام وظایف مربوطه را داشته باشند، افراد در مشاغلی که به آن عشق می ورزند به کار گمارده شوند، می بایستی افراد در زمینه های مرتبط شغلی شان از دانش نظری و تجربی کافی برخوردار شوند، از آخرین پیشرفت های مرتبط با کارشان آگاه شوند و همچنین افراد می بایستی از مهارت های فنی لازم مرتبط با فعالیت های کاری خود که حاصل آموزش و تجربه است، برخوردار باشند.

با افزایش خلاقیت در سازمان ها، می توان کمیت و کیفیت خدمات را ارتقاء بخشیده، هزینه ها را کاهش داده و از اتلاف منابع جلوگیری کرد و در نتیجه، شاهد افزایش کارایی و بهره وری در سازمان خواهیم بود زیرا عمده فعالیت در سازمان ها، توسط افرادی انجام می گیرد که عامل ایجاد فضای خلاق و پرورش خلاقیت هستند. در اینجا، برای شناخت عوامل بازدارنده ارائه خلاقیت، به موارد ذیل توجه کنید:

● انتخاب موضوع

به طور کلی، برای انتخاب موضوعات علمی و فنی به منظور ایجاد خلاقیت یا نوآوری، باید به موارد زیر توجه ویژه کرد:

میزان علاقه به موضوع

سطح دشواری موضوع

زمان مورد نیاز برای اجرای نوآوری

موادی که به کار گرفته می شوند و هزینه آنها

میزان راهنمایی که از دیگران می خواهید

ایمنی موضوع

از دورریختنی ها و لوازم موجود در اطرافتان استفاده کنید

کاربرد جدید برای وسایل موجود می تواند نوآوری یا حتی اختراع محسوب شود

بخشی از نوآوری را می توان به تکمیل وسیله ای ساده نسبت داد و آن را بهینه کرد

تلفیق و یا ترکیب می تواند الگویی مناسب برای ایجاد نوآوری باشد

● چگونه فرایند انتخاب مسئله را کوتاه تر کنیم؟

▪ مسئله ای را انتخاب کنید که دارای بهترین نسبت هزینه به درامد است

▪ هرچه مسئله ریشه ای تر باشد، منافع حل آن بیشتر است

▪ بهتر است به جای کاهش نتایج کارکردی زیان بار، علت ایجاد آن را از بین ببرید

▪ میزان سختی به کارگیری یک راه حل، فاکتوری مهم در انتخاب راه حل هاست

فراموش نکنید که راه حل های انقلابی به دلیل فرهنگ و ذهنیت موجود در اغلب سازمان ها، معمولاً مورد پذیرش قرار نمی گیرد.

● نابود کننده های افکارتان را بشناسید و با آن ها مبارزه کنید

نابود کننده های خشن افکار، مواردی هستند که بارها با آنها مواجه می شویم، اما از تأثیر مخرب آنها غافل هستیم، موارد مشروحه ذیل را در هر زمانی که ایده ای خوب به ذهنتان می رسد، از دیگران می شنویم. ما باید آنها را بشناسیم و در برابرشان موضع بگیریم و از ایده خود دفاع کنیم:

البته این ایده در تئوری درست به نظر می رسه، ولی ...

مسئولیتش رو به عهده می گیری؟

وقت کافی نداریم!

خیلی گرون تموم میشه!!

این کار مربوط به محدوده تخصصی ما نیست!

تا حالا همچنین کاری انجام نداده ایم و تجربه کافی نداریم!

به نظرت بعداً می تونیم بقیه رو قانع کنیم؟

من به عنوان متخصص به شما میگم که ...

این ایده به فکر هر کسی می رسه!

بیشتر به یک رویا شبیه هستش!

به اندازه کافی پول نداریم!

البته شما بهتر می دونید که ما ...

۱۰۰ درصد، البته اگه به همین سادگی که شما میگید باشه!!!

نقطه مشترک تمامی کسانی که این متن را تا به اینجا مطالعه کرده اند این است که می خواهند سعی کنند نوآور باشند و از ایده های خود دفاع کنند. شما نباید براحتی تسلیم شده و اجازه ندارید که تسلیم شوید.

وقتی که ایده جدیدتان را برای اولین بار در جمعی مطرح می کنید، در طرف مثبت آن جلسه قرار دارید. از سوی دیگر، اجازه ندارید از مبارزه مؤدبانه و مؤثر در مقابل اعضایی که تصمیم نهایی را می گیرند، شانه خالی کنید. اگر پیشنهادتان توسط یکی از نابود کننده های افکار کشته شود، برای بار دوم دفاع از پیشنهادتان بسیار مشکل است و وقتی برای بار سوم آن را ارائه می دهید، با نابودکننده های ساده افکار نظیر: «باز هم همان پیشنهاد» براحتی از کنار آن رد می شوند.

● نابود کننده های ملایم افکار

نابودکننده های ملایم افکار، بسیار خطرناکند زیرا خطر آنها به سرعت قابل تشخیص نیست. در صورتی که ایده ای پرهزینه، وقت گیر، غیرعملی و یا بی ارزش مطرح شود، باز هم فرصت برای دفاع از آن وجود دارد. وقتی از ایده ای دفاع می کنید از همه طرف مورد توجه قرار می گیرد. توجه، مهم ترین عامل ادامه حیات یک پیشنهاد است زیرا می تواند ارزش آن را نشان دهد. عدم توجه و بی علاقگی یک خیانت است زیرا تمامی توجهات را دفع می کند. با مهر «تکراری» بودن، ایده ای تازه به کهنه، موضوعی نامشخص به موضوعی بدیهی و موضوعی تازه به مایه کسالت شنوندگان تبدیل می شود.

در ظاهر، کسی که کلمه «تکراری بودن» را با صدای بلند می گوید، اطلاعاتش فراتر از زمان است. وقتی تکراری بودن مطرح می شود. بلافاصله یادداشت های محبت آمیزی دریافت می کنیم که به ما توصیه می کند دفعه بعد به هنگام ارائه ایده، در ارائه بدیهیات و موارد آشنا دقت بیشتری داشته باشیم!

یک شعار غلط می گوید: ارائه ایده های زیاد، نتیجه عادی بودن ایده، هیجان فردی و کم تجربه بودن است و این مانعی است که بخواهیم یا نخواهیم در سر راه ما وجود دارد زیرا مسن ترها به تجربه نیازی ندارند و انبوهی از تجربه آنان را حمایت می کند.

عبارت کشنده «تکراری» در واقع متخصص تغییر چهره است. او همواره خود را در چهره هایی تازه نمایان می سازد. آن را بشناسید و با آن مبارزه کنید. اگر عبارت های زیر را به هنگام بیان ایده های خود شنیدید، شمشیر مبارزه را آماده کنید:

▪ این که فکری تازه نیست!

▪ خیلی قدیمی شده!

▪ نکته تازه ایده چی هستش؟

▪ ایده جالبی هستش اما قبلاً امتحان شده!

▪ دقیقاً همون کاری هستش که ما برای پروژه X انجام دادیم!

▪ این ایده رو چند سال پیش انجام دادیم!

▪ ما همیشه همین کار رو انجام میدیم!

▪ مشابه این ایده رو زیاد شنیده ایم!

و در نهایت این موضوع را بدانید که چرا نابود کننده های افکار وجود دارند:

آموزش ناهمسو با خلاقیت

استفاده از الگوهای قالبی

شتابزدگی در ارزیابی

تأکید بر مفروضات قبلی

فشارهای اجتماعی

چاره جویی های کوتاه مدت

● نتیجه گیری

نابود کننده های افکار به ۲ دسته خشن و ملایم تقسیم نمی شوند بلکه آنها را می توان بر اساس زمینه های دشمنی با افکار تقسیم بندی کرد. در اصل، منهدم کردن افکار، نوعی دفاع و دلیلی برای ضعف است. کسی که ایده ای را مطرح می کند، می خواهد اعتماد به نفس خود را افزایش دهد، اما با این کار به ۴ گروه زیر اعلام خطر می کند:

▪ آنهایی که با او رقابت دارند

▪ آنهایی که اعتماد به نفس خود را با ترقی دیگران در خطر می بینند

▪ آنهایی که نیازهای اجتماعی شان به خطر می افتد

▪ آنهایی که نیازشان به ایمنی (امور روزمره، آسایش) در معرض خطر قرار می گیرد، به دفاع برمی خیزند

پس با شناخت دقیق عوامل بازدارنده خلاقیت، در راستای ارتقای فضای حل خلاقانه مشکلات سازمان ها، کوشا باشیم.

پیشنهاد فروش شما چیست؟



محمود وحدت :
با مشاهده روزنامه‌ها و مجله‌ها می‌بینیم اغلب تبلیغات مشابه یکدیگر و بسیار عمومی ‌هستند. همگی آن‌ها به‌طور غیرمستقیم می‌گویند: «بیایید از ما بخرید، تا ما سود ببریم و ثروتمند شویم.» ولی به این پرسش جواب نمی‌دهند که چرا باید از آنها خرید کنیم.

حال این تبلیغات را با تبلیغی مقایسه کنیدکه به‌طور خاص، بسته‌ای ویژه از محصولات و خدمات را با قیمتی خاص برای افرادی خاص معرفی می‌کند. چنین تبلیغی در بین ده‌ها تبلیغ در همان زمینه متمایز خواهد شد و احتمال فروش افزایش می‌یابد.

تبلیغات خاص و متفاوت همواره موردتوجه قرار می‌گیرد. یکی از موارد مهم برای متفاوت بودن، ارائه قیمت و توجیه آن است. بسیاری از رقیبان قیمت‌ها را به‌راحتی در اختیار علاقه‌مندان قرار نمی‌دهد و همچنین قیمت را توجیه نمی‌کنند. بارها از فروشنده پرسیده‌ام چرا این پیراهن گران‌تر است و او می‌گوید چون کیفیتش بهتر است. چنین پاسخ‌هایی کافی نیستند. تعریف کیفیت بهتر چیست؟ وقتی مجموعه محصولات و قیمت آن‌ها را مشخص کردید، نوبت به ارائه پیشنهادات فروش مناسب می‌رسد. پیشنهادهای فروش آزموده‌شده‌ای وجود دارند که به‌محض به‌کارگیری فروشتان را افزایش خواهند داد. بر‌خلاف روش‌هایی مانند برگزاری تبلیغات دو مرحله‌ای، هدف این روش فروش مستقیم محصولات است. در این روش قیمت محصول را ذکر کرده وآن‌را با اطلاعات مکمل توجیه می‌کنید که باعث می‌شود کالای شما بسیار با‌ارزش به‌نظر برسد، سپس با ایجاد حس فوریت دلیلی به خواننده می‌دهید تا او فوراً با بخش فروش تماس گرفته و این پیشنهاد فروش را از دست ندهد. در این بخش به نمونه‌های اثبات‌شده‌ای از پیشنهادات فروش مستقیم می‌پردازیم که خواننده را وادار به اقدام سریع جهت خرید از شما می‌کند.این نوع پیشنهادات مدت‌دار، روش مورد‌علاقه من در فروش است. مشتریان همیشه تمایل به تعلل دارند. آنان حتی خرید محصولاتی را که کاملاً ضروری به‌نظر می‌رسد، به تعویق می‌اندازند. با ارائه پیشنهادات با مدت زمانی محدود بر این مشکل فائق می‌آیید. این نوع پیشنهادات، یکی از موفق‌ترین پیشنهادات است که البته همیشه قابل‌استفاده نیست. در این روش با به‌وجود آوردن روحیه رقابتی باعث می‌شوید افراد برای از دست ندادن فرصت و به‌دست آوردن محصول یا خدمات به شما هجوم آورند. پیشنهاد عرضه محدود، برای هر نوع محصول، خدمت یا قرارداد مشاوره که افراد باید واقعاً مشتاق باشند تا آن‌را بخرند، مؤثر است.من شخصاً علاقه‌ای به تخفیف قیمت محصولات ندارم، زیرا فکر می‌کنم تخفیف ذهنیت نامناسبی را به مشتری منتقل می‌کند. زیرا وقتی خودتان فکر کنید محصول یا خدمتتان ارزشی ندارد، حدس بزنید چه اتفاقی می‌افتد. بسیاری از افراد هم همین فکر را خواهند کرد.

تبلیغات خود را خاص سازید

در تبلیغات خود قیمت را توجیه کنید و توضیح دهیدکه مشتری با پرداخت قیمت، چه مزایایی به‌دست خواهد آورد. همچنین حس فوریت را در مشتری برانگیزید تا بلافاصله به خرید اقدام کند.

 پیشنهاداتی که به‌سرعت فروش را افزایش می‌دهند

با اینکه این نوع پیشنهادات فروش معمولاً به‌صورت کتبی انجام می‌شوند، اما کارکنان فروش باید درباره پیشنهاد، تمام اعتراضات ممکن درباره قیمت، محصولات یا خدمات و سایر جنبه‌های معامله آموزش ببینند.

 انواع پیشنهادهای فروش

پیشنهادات با مدت محدود

در پیام‌های پیشنهاد فروش، دلیلی ارائه کرده و فروش ویژه را تا مدت محدودی ادامه دهید. مثلاً به مشتری بگویید به تمام کسانی که تا پایان ساعت کاری چهارشنبه 10 اردیبهشت سفارش خود را ثبت کنند، یک کتاب رایگان هدیه داده خواهد شد.

آن دسته از مشتریان محصولات آموزشی من که از شهرستان‌ها تماس می‌گیرند، ابتدا بسیار پر انگیزه هستند، اما وقتی در می‌یابند که برای پرداخت باید به بانک مراجعه کنند، این‌کار را به تعویق انداخته و پس از چند روز به فراموشی می‌سپارند. البته امکان پرداخت آنلاین در سایت وجود دارد، ولی بعضی از مشتریان کارت بانکی با رمز دوم فعال ندارند یا  از خرید اینترنتی واهمه دارند.

راه‌حلی یافته‌ام که بسیار مؤثر واقع می‌شود؛ به‌این ترتیب که هرگاه مشتریان تماس می‌گیرند تا در مورد نحوه خرید سؤال کنند، به آن‌ها توضیح می‌دهم که نامشان و محصول درخواستی را یادداشت کرده‌ام و یک پیشنهاد خوب برایشان دارم. اگر تا پایان ساعت کاری همان روز وجه را پرداخت کنند، یک محصول دیگر به‌عنوان جایزه برایشان می‌فرستم و اگر خرید به فردا موکول شود، این جایزه به آنان تعلق نخواهد گرفت.

چندین مشتری تا به‌حال تماس گرفته و گفته‌اند که بانک شلوغ بوده و نتوانسته‌اند وجه را پرداخت کنند و تقاضای تمدید این فرصت را تا صبح روز بعد کرده‌اند و در نهایت خرید کرده‌اند.

به‌طور کلی خریداران وقتی در‌می‌یابند فرصت ویژه‌ای فراهم شده، اما به‌زودی پایان خواهد یافت، تمایل بسیار بیشتری به خرید پیدا می‌کنند. اگر هیچ پیشنهاد مضخصی نداشته باشیم، معمولا خرید تا حد ممکن به تعویق می‌افتد و در بسیاری از موارد به فراموشی سپرده می‌شود.

پیشنهادات تخفیف قیمت

اما درصورتی ‌که دلیلی موجه برای تخفیف دارید، این‌گونه پیشنهادات می‌توانند مؤثر واقع شوند. مثلاً اگر کار شما فروش لپ‌تاپ است و به‌تازگی تغییراتی در عرضه کالای خود ایجاد کرده اید، می‌توانید بگویید:

ما عرضه سری جدید لپ‌تاپ‌ها را آغاز کرده‌ایم. اما مقادیر زیادی از سری قبلی که کارائی بسیار خوبی دارند باقی مانده است. این اقلام هنوز هم سیستم‌های فوق‌العاده‌ای هستند. ما سرمایه‌گذاری سنگینی در خط جدید انجام داده‌ایم و در حال حاضر می‌خواهیم موجودی انبار قبلی را به‌سرعت به فروش برسانیم.

ما 127 لپ‌تاپ در انبار داریم. برای به‌وجود آوردن یک فرصت بی‌نظیر برای شما، آن‌ها را نه به قیمت اصلی 890 هزار تومان، بلکه برای تامین هزینه‌هایمان فقط با قیمت 539700 تومان عرضه می‌کنیم.

به قیمت خاص 539700 تومان دقت کنید که بسیار قابل‌قبول‌تر از 550 هزار تومان است. به دلیل منطقی ارائه‌شده برای کاهش قیمت هم توجه کنید.

پیشنهاد عرضه با تعداد محدود

در حقیقت این روش آن‌قدر مؤثر است که گاهی می‌ارزد که عرضه خود را به‌صورت هدفمند محدود کنید. به‌عنوان مثال، اگر کار شما ارائه مشاوره برای ایجاد سود بیشتر در کسب‌و‌کار است، قطعاً نمی‌توانید به مشتریان نامحدودی رسیدگی کنید. فرض کنید با محاسبه زمان لازم برای هر مشتری و زمان مورد‌نیاز برای سایر فعالیت‌ها مشتمل بر بازاریابی خدماتتان به این نتیجه رسیدید که در ماه نمی‌توانید بیش از پانزده الی بیست مشتری داشته باشید. از آنجا که در هر صورت مجبورید تعداد مشتریان خود را محدود نگه دارید پس چرا عرضه محدود را جزئی از پیشنهاد خود نسازید؟

پیشنهاد «اجازه ندهید رقبا زودتر اقدام کنند»

ما محصول آموزشی خاصی برای فروشندگان خدمات بیمه‌ای تهیه کرده‌ایم و هر ماه تنها تعداد مشخصی از آن‌را به‌فروش می‌رسانیم و استدلال ما برای خریداران آن است که اگر این مطالب در اختیار تمامی‌ رقیبان باشد، روش‌های آموزش داده‌ شده دیگر منحصر‌به‌فرد نخواهند بود. در تبلیغات خود بازاریابان بیمه را تشویق می‌کنیم این بسته آموزشی را بخرند، قبل از آن‌که رقیبان آن‌را خریداری کنند. این امر آنها را به اقدام بسیار سریع و بدون تصمیم‌گیری‌های طولانی وادار می‌کند. در این روش، با کمیاب ساختن کالایی که اگر به‌دست رقیبان بیافتد آن‌ها را در موقعیت بهتری قرار خواهد داد، سود خود را افزایش می‌دهیم.

بنابربن سعی کنید همواره پیشنهادات مشخصی برای مخاطب خود داشته باشید. مشتریان با محصولات بی‌شماری احاطه شده‌اند و فروش کار آسانی نیست. ارائه یک پیشنهاد مشخص می‌تواند فریاند تصمیم‌گیری را برای مشتری آسان سازد و فروش شما افزایش می‌یابد.

حرف مشتری گوهر است



محمود وحدت :
باید بدانیم مشتریان ما به زبانهای مختلفی سخن می گویند، ایشان از ادبیات متفاوتی برای گفتن بهره می گیرند. اگر حرف مشتری را خوب گوش کنیم، می توانیم با توجه به لحن گفتار ایشان درک فراتری از آنچه می خواهند به گوش ما برسانند، داشته باشیم.

بخش پونتیاک شرکت خودروسازی جنرال موتورز شکایتی را از یک مشتری با این مضمون دریافت کرد:» این دومین باری است که برایتان می نویسم و برای این که بار قبل پاسخی نداده اید، گلایه ای ندارم، چرا که موضوع از نظر من نیز احمقانه است! به هر حال، موضوع این است که طبق یک رسم قدیمی، خانواده ما عادت دارد هر شب پس از شام به عنوان دسر، بستنی بخورد. سالهاست که ما پس از شام رای گیری می کنیم و براساس اکثریت آرا نوع بستنی، انتخاب و خریداری می شود. این را هم باید بگویم که من به تازگی یک خودروی شورولت پونتیاک جدید خریده ام و با خرید این خودرو، رفت و آمدم به فروشگاه برای تهیه بستنی دچار مشکل شده است. لطفاً دقت بفرمایید! هر دفعه که برای خرید بستنی وانیلی به مغازه می روم و به خودرو باز می گردم، ماشین روشن نمی شود.

اما هر بستنی دیگری که بخرم، چنین مشکلی نخواهم داشت. خواهش می کنم درک کنید که این مساله برای من بسیار جدی و دردسر آفرین است و من هرگز قصد شوخی با شما را ندارم. می خواهم بپرسم چطور می شود پونتیاک من وقتی بستنی وانیلی می خرم، روشن نمی شود، اما هر بستنی دیگری می خرم، راحت استارت می خورد؟ مدیر شرکت به نامه عجیب دریافتی با شک و تردید برخورد کرد، اما از روی وظیفه و تعهد، یک مهندس را مامور بررسی مساله کرد. مهندس خبره شرکت، شب هنگام پس از شام با مشتری قرار گذاشت، آن دو به اتفاق به بستنی فروشی رفتند، آن شب نوبت بستنی وانیلی بود. پس از خرید بستنی، همانطور که در نامه شرح داده شد، ماشین روشن نشد! مهندس جوان و کنجکاو،3 شب پیاپی دیگر نیز با صاحب خودرو به فروشگاه رفت. شبی نوبت بستنی شکلاتی بود، ماشین روشن شد. شب بعد بستنی توت فرنگی، و خودرو براحتی استارت خورد. اما شب سوم دوباره نوبت بستنی وانیلی شد، باز ماشین روشن نشد! نماینده شرکت به جای این که به فکر یافتن دلیل حساسیت داشتن خودرو به بستنی وانیلی باشد، تلاش کرد با موضوع منطقی و متفکرانه برخورد کند. او مشاهدات فنی خود را از لحظه ترک منزل مشتری تا خریدن بستنی و بازگشت به ماشین و استارت زدن برای انواع بستنی ثبت کرد. این مشاهده و ثبت اتفاق ها و مدت زمان آنها، نکته جالبی را به او نشان داد: بستنی وانیلی پرطرفدار و پر فروش است و نزدیک در مغازه در قفسه ها چیده می شود، اما دیگر بستنی ها داخل مغازه و دورتر از در قرار می گیرند، پس مدت زمان خروج از خودرو تا خرید بستنی و برگشتن و استارت زدن برای بستنی وانیلی کمتر از دیگر بستنی هاست. این مدت زمان مهندس را به تحلیل علمی موضوع راهنمایی کرد و او دریافت پدیده ای به نام قفل بخار(Lock Vapor) باعث بروز این مشکل می شود. روشن شدن خیلی زود خودرو پس از خاموش شدن، به دلیل تراکم بخار در موتور و پیستون ها مساله اصلی شرکت پونتیاک و مشتری بود. باید بدانیم مشتریان ما به زبانهای مختلفی سخن می گویند، ایشان از ادبیات متفاوتی برای گفتن بهره می گیرند. اگر حرف مشتری را خوب گوش کنیم، می توانیم با توجه به لحن گفتار ایشان درک فراتری از آنچه می خواهند به گوش ما برسانند، داشته باشیم. آیا همه حرفهای مشتریان ما باید منطقی، اصولی و مرتبط با موضوع باشد؟ اگر مشتری چیزی می گوید که به نظر مسخره و بی ربط است، یا شکایتی عجیب را طرح می کند، چگونه برخوردی شایسته اوست؟ یک اتفاق نادر برای یک مشتری و پیام به ظاهر احمقانه او می تواند روشنگر مسیر، بهترین راهنما و کمک ما در بهتر شدن محصول و خدمات بنگاه ما شود. اگر در پی نوآوری هستیم، باید به طور جدی ساز و کار»خوب گوش دادن« و »شنیدن« صدای مشتری را طراحی کنیم. شما مشتریان خود را می شناسید؟ صدایشان به گوشتان می رسد؟ بی ربط و با ربط، حرف مشتری گوهر است.